أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
بخوان این سوره را به نام خدای رحمتگر مهربان
آیه 1 - 15
إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ (1) وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ (2) وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ (3) وَ أَلْقَتْ ما فیها وَ تَخَلَّتْ (4) وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ (5) یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ (6) فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمینِهِ (7) فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسیراً (8) وَ یَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً (9) وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ (10) فَسَوْفَ یَدْعُوا ثُبُوراً (11) وَ یَصْلى سَعیراً (12) إِنَّهُ کانَ فی أَهْلِهِ مَسْرُوراً (13) إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ یَحُورَ (14) بَلى إِنَّ رَبَّهُ کانَ بِهِ بَصیراً (15)
از حرکت خویش به سوی خدا و ملاقات با او غافلاند. گمان میکنند که هرگز گذرشان به محضر مبدأ هستی نخواهد افتاد و در سرمستی این گمان باطل، غوطهورند.
آنگاه که آسمان بشکافد«1» و پروردگارش را فرمان برد و سزد که چنین کند«2» و آنگاه که زمین کشیده و گسترده شود.«3» و آنچه را که در دل دارد، بیرون افکند (مردگان) و از آنها تهى گردد«4» و پروردگارش را فرمان برد و سزد که چنین کند.«5» اى انسان! تو با رنج و تلاش به سوی پروردگارت روانهاى؛ پس آن گاه که این حوادث رخ دهد و رستاخیز برپا شود، به لقاء او خواهى رسید.«6»
این ملاقات به چه صورت است و چه سرنوشتی در انتظار انسان است؟
امّا آن کس که کارنامهاش به دست راستش داده شود،«7» به زودى با حسابى آسان کارهایش محاسبه مىشود«8» و شادمان به سوى کسانش باز مىگردد«9» و امّا آن کس که کارنامهاش از پشت سرش به او داده شود،«10» دیرى نمىگذرد که بر خود نفرین مىکند و هلاکت خود را مىخواهد«11» و به آتشی فروزان که عذابش قابل وصف نیست، در میآید؛«12» چرا که او در دنیا در میان اهل خود سرمستى و شادمانى مىکرد.«13» او مىپنداشت که هرگز براى حسابرسى کارهایش به سوى خدا باز نخواهد گشت.«14» آری، بازگشت او به سوى خدا حتمى است و قطعاً پروردگارش که به محضر او در حرکت است، به کارهاى او بیناست.«15»
پس انسان باید بداند که در حرکت است و حتماً با پروردگار خود ملاقات خواهد کرد، اما این ملاقات به دو صورت انجام میشود: برخی خدا را با جلوه رحمت ملاقات میکنند و برخی با جلوه غضب.
جهت هدایتی سیاق اول:
تأکید بر سیر انسان به سوی پروردگار و ملاقات با او
انسان به سوی پروردگار خود در حرکت است و آنگاه که قیامت برپا شود، با او ملاقات میکند و عاقبت سخت و دردناک، از آن کسانی است که سرخوش بودند و باور نمیکردند که روزی به سوی خدا باز گشته، با او ملاقات خواهند کرد.
آیه 16 - 25
فَلا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ (16) وَ اللَّیْلِ وَ ما وَسَقَ (17) وَ الْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ (18) لَتَرْکَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ (19) فَما لَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (20) وَ إِذا قُرِئَ عَلَیْهِمُ الْقُرْآنُ لا یَسْجُدُونَ (21) بَلِ الَّذینَ کَفَرُوا یُکَذِّبُونَ (22) وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما یُوعُونَ (23) فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیمٍ (24)
إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ (25)سوگند یاد مىکنم به سرخى و زردى و سفیدىِ افق؛ هنگام غروب«16» و به شب و آنچه از موجودات پراکنده شده در روز، در خود گرد مىآورد«17» و به ماه چون در سیر خود به مرحلهای رسد که فروغش کامل شود و بدر تمام گردد.«18» سوگند به همه اینها که شما انسانها در حرکت خود به سوى خدا، مراحلى را یکى پس از دیگرى خواهید پیمود تا سرانجام به ملاقات خدای خویش برسید.«19» شگفتا! با وجود اینکه قهراً مراحل را سپری خواهند نمود و در دنیا باقی نخواهند ماند، آنان را چه شده است که ایمان نمىآورند؟«20» و هنگامى که قرآن بر آنان تلاوت شود، سجده نمىکنند؟«21» نه تنها ایمان نیاورده و سجده نمیکنند، بلکه به سبب کفرشان بر تکذیب حق استمرار میورزند«22» و خدا به آنچه در دلهاى خود از کفر و شرک نهان مىدارند، داناتر است.«23» پس بشارتشان ده به عذابى دردناک.«24» تنها کسانی از این عذاب خارجاند که ایمان آورده، کارهاى شایسته کردهاند؛ براى آنان پاداشى بىمنّت خواهد بود.«25»
بنابراین کافران باید به سیر و حرکت قهری خود در مراحل وجود توجه کنند و براساس این توجه، دست از رویکرد بیایمانی و مقاومت دربرابر حقایق قرآنی بردارند و بدانند که اگر از تکذیب و انکار دست نکشند، در پایان مسیر به محضر کسی میرسند که از دلهایشان آگاه است و آنان را به عذابی دردناک بشارت میدهد.
جهت هدایتی سیاق دوم:
تأکید بر حرکت مرحله به مرحله و انذار کسانی که به رغم این واقعیت، ایمان نمیآورند
با توجه به قطعیت طی مراحل، چگونه است که به قرآن کفر میورزند و تکذیب میکنند؟ بشارتشان باد عذابی دردناک!
سیر هدایتی سوره
به کلی از سیر و حرکت خود به سوی خدا غافلاند. بر اثر این غفلت، دو رویکرد اساسی را مبنای خود قرار دادهاند:
- گمان بقا و ثبات وضعیت موجود و عدم بازگشت به محضر مبدأ آفرینش که در نتیجه این گمان باطل، به سرمستی و بیخیالی در اندیشه و عمل گرفتار شدهاند.
- رویکرد بیایمانی و عدم خضوع دربرابر سخنان روشن و حقایق آشکار قرآن کریم و بدتر از آن، بنا نهادن بر تکذیب عامدانه آن.
سوره مبارکه در چنین فضایی از وقوع قیامت خبر میدهد. از شکافته شدن آسمان و کشیده شدن زمین سخن میگوید. با تأکید بر اینکه آسمان و زمین در این امر، مطیع فرمان ربوبیاند، به مخاطب میفهماند که نظام عالم در مقابل پروردگار خود مطیع و منقاد است و انسان نیز از این قاعده عام مستثنی نیست.
این تغییرات زمینهساز وقوع ملاقات انسان با پروردگار خویش است، زیرا او نیز به همراه این عالم در حال حرکت است و قیامت، عرصه دیدار او با خداست.
در ادامه، از متفاوت بودن عواقب دیدار با خدا خبر میدهد تا به انسان گوشزد کند که باید برای انتهای مسیر خود آماده باشد و با سرمستی و بیخیالی به مسیر خود ادامه ندهد.
سپس با سوگند به مظاهری مشهود از سیر و حرکت در عالم، بار دیگر بر ناگزیر بودن انسان در حرکت به سوی خدا تأکید میکند و این بار او را نسبت به عدم ایمان و خضوع دربرابر حقایق قرآن توبیخ میکند و کسانی را که به علت کفرشان، دانسته بنا را بر تکذیب نهادهاند، به عذابی دردناک در پایان این مسیر گریز ناپذیر بشارت میدهد.
جهت هدایتی سوره مبارکه انشقاق:
تأکید بر لزوم جدی گرفتن حرکت به سوی پروردگار و ملاقات با او
انسان به سوی خدا در حرکت است و در روز قیامت با او ملاقات میکند. کسانی که بازگشت به سوی او را باور ندارند، در عذاب خواهند بود. چرا با وجود اینکه طی مراحل حرکت قطعی است، به قرآن ایمان نمیآورند و آن را تکذیب میکنند؟ بشارتشان باد عذابی دردناک!
صدق الله العلی العظیم