أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
بخوان این سوره را به نام خدای رحمتگر مهربان
إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ (2) إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3)
دشمنان بدخواه پیامبر خاتم6 با کمال بیادبی، او را ابتر یا همان مقطوع النسل لقب دادهاند. این کوتهفکران امیدوارند که با رحلت آن حضرت، دعوت توحیدی او نیز پایان یابد. آنان بر این باورند که فرزند پسر، وارث پدر و ادامه دهنده راه اوست و چون او پسر ندارد، نسلش و در نتیجه راهش ادامه نخواهد یافت و همه چیز به حال اول خود باز خواهد گشت. خودشان شادمان هستند. دل مهربان رسول رحمت6 را میآزارند و پیروانش را نیز ناراحت و نگران میکنند. با تبلیغات آنان، آینده اسلام در هالهای از ابهام فرو رفته است. پشتیبان رسول6 سوره مبارکه کوثر را به میدان نبرد حق با باطل میفرستد:
ای رسول ما! دشمنان بدخواهت تو را ابتر میخوانند. غمگین مباش و بدان که همانا ما به تو کوثر دادیم و این خیر فراوانِ جاری، سبب جاودانگی توست.[1]«1» پس به شکرانه آن براى پروردگارت نماز بگزار و قربانی کن (یا هنگام تکبیر، دستهایت را تا مقابل گلو بالا بر)«2» قطعاً تو ابتر نیستی و رسالت نورانیت ناپایدار نیست، بلکه دشمن توست که ابتر است و نام و یاد و مرامش ناپایدار است.«3»
سورهای کوتاه و در عین حال، بسیار بلند است. این سوره شریفه بر دو اصل اساسی درباره رسول خدا6 تأکید میکند و مانند آبی خنک، آتش تبلیغات شوم بدخواهان آن حضرت را خاموش میسازد:
- اصل اول، اعطای کوثر به آن حضرت است. آری، کوثر مایه جریان یافتن و ادامه داشتن است، نه فرزند پسر. ای بسا پسری که کوثر نباشد و به عنوان وارثی خلف، راه پدر را ادامه ندهد، اما کوثر، خیر کثیر جاری است و هرگز منقطع نمیگردد. این نعمتی بزرگ است که شکرانه رسول کریم6 را طلب میکند.
- اصل دوم، تأکید بر ابتر بودن دشمنان بدخواه آن پیامبر اعظم6 است. آری آنان خودشان ابتر و بیدوام هستند. حتی اگر پسر هم داشته باشند و نسلشان چند صباحی ادامه یابد، راهشان، نامشان و یادشان هرگز جریان نخواهد یافت و به زبالهدان تاریخ سپرده خواهد شد.
این سوره مبارکه با تأکید بر این دو اصل مهم، برای همیشه هر پندار خامی نسبت به انقطاع نسل رسولالله6 و دوام دشمنی با آن حضرت را باطل میسازد.
جهت هدایتی سوره:
جاودانگی پیامبر6 در پرتو اعطای کوثر
رسول خدا6 جاودان است، چون خدایش به او کوثر داده و دشمن بدخواه او خود ابتر و ناپایدار است.
صدق الله العلی العظیم
[1]. (الکوثر) را خیر کثیر دانستهاند و بهتر است به قرینه تقابل با (الأبتر)، معنای آن را خیر کثیر جاری بدانیم. توضیح اینکه (الأبتر) به معنای منقطع و دمبریده است و اگر معنای دوام و جریان در کوثر لحاظ نگردد، تأکید بر اعطای آن نمیتواند پاسخی مناسب در رد اتهام ابتر باشد.
مصادیق کوثر بسیار است که برخی از آنها از این قرار است:
- نهری در بهشت (ویژگی نهر در جاری بودن آن است).
- حوض پیامبر6 در بهشت یا محشر.
- اولاد پیامبر6.
- اصحاب و اشیاع پیامبر6 تا روز قیامت.
- علمای امت پیامبر6.
- قرآن کریم و فضایل زیاد پیامبر6.
- نبوت.
- اسلام.
- توحید.
- علم و حکمت.
- و ...
با توجه به آیه پایانی این سوره که از اتهام مقطوع النسل بودن پیامبر6 سخن گفته، میتوان دریافت که مراد از کوثر، خیری کثیر است که در ضمن آن، کثرت ذریه هم هست؛ چون در غیر این صورت، تأکید بر ابتر بودن دشمنان آن حضرت در این مقام، بیفایده خواهد بود. همه میدانیم که ذریه آن حضرت از طریق جگرگوشهاش، فاطمه زهرا3 ادامه یافته است؛ بنابراین یکی از مصادیق کوثر، وجود مبارک دخت نبی مکرم6، زهرای اطهر3 است.
نظرات (۰)